بعضی وقتها، وقتی که خیلی خیلی خیلیه یه عالمه زیاد تا ناراحت هستی 
دلت میخواد یه نفر کنارت بشینه.
هیچ کاری نکنه:
پاپیچت نشه و دایم ازت نپرسه چرا ناراحتی.
بهت تهمت عاشق شدن نزنه!!!!!! 
سعی نکنه بغلت کنه یا ببوستت. 
جک نگه.سعی نکنه به زور بخندونتت.
مثل این فیلسوفها نشینه برات از فلسفه ی زندگی و لزوم قوی بودن حرف بزنه. 
از بدبختی های خودش و بقیه تعریف نکنه تا بهت ثابت کنه تو باز خدا رو شکر مشکلت به بزرگی اونها نیست.
سعی نکنه به زور ببرتت بیرون که یه هوایی بخوری و حالت بهتر شه.
من کتمان نمیکنم که تمام کارهایی که گفتم در موقع خودشون مناسب و حتی ضروری هستن.
اینکه از دوستت بپرسی چرا ناراحته نشونه ی اینه که بهش اهمیت میدی.
شاید واقعا عاشق شده و باید در مورد عشق جدیدش باهات حرف بزنه.
در آغوش گرفته شدن و بوسیده شدن واقعا آرامشبخشه.
لبخند حتی اگه زوری باشه حال آدم رو بهتر میکنه.
کلمات فلسفی و امید به زندگی دادن به بقیه گاهی از نون شب هم واجبتره.
باید ادم همیشه شکر کنه که از بد بدتر نشود.
هواخوری هم که همه میدونیم چه قدر مفیده.
ولی...............
بعضی وقتها فقط نیاز داری دوستت چند دقیقه کنارت بشینه.نمیگم زیاد.....فقط 6-5دقیقه.مثل تو به دیوار نگاه کنه و هیچی نگه. 
بعضی وقتها این تنها کاریه که نیاز داری یه نفر برات انجام بده تا حالت بهتر بشه......
ارادتمند
"نگار"