دیگران........
|
|
انشاالله خداوند هرگز درموقعیتی که من الان توش هستم قرارتون نده....
از طرفی موقعیتی پیش اومده که ازین زندان خودمو نجات بدم و از طرفی داخل این زندان کسانی هستندکه بسیار به من نیاز دارند و چشم امیدشون بعدازخدا به منه
واقعا نمیدونم چی کار کنم.
خیلی تحت فشارم....
خودم یا بقیه....خودم یا بقیه.....خودم ....بقیه....
ارادتمند نگار
نظرات شما عزیزان:
فاطمه 
ساعت20:48---17 اسفند 1395
سلام
آره خانم دکتر
حق با شماست
امسال سال سرنوشت سازیه برای من
با این کارم دارم به خودم خیانت میکنم
میدونم دلم داره شیطونی میکنه و بازی مسخره ای رو شروع کرده...
ولی من قوی ترم
به این بازی خاتمه میدم قبل ازینکه خیلی دیر بشه
امید 
ساعت17:13---15 اسفند 1395
فاطمه
خانم دکتر نگار
متن بی ربط نوشت خودشو حذف میکنه
بخودی زور نزن
پاسخ:دقیقا
فاطمه 
ساعت3:04---15 اسفند 1395
متاسفم برات ای دل ساده ...
دل به هر کی دادم از سادگی دادم ...
دلمو پای دلدادگی دادم ...
همش تقصیر خودمه
نمیدونم باید چکار کنم ؟؟!!
زندگیم مختل شده...
فقط بلدم واسه دیگران لالایی بخونم
به خودم که میرسم...
پاسخ:فاطمه جان پیشنهاد میکنم وبلاگ تاسیس کنی و توش حرفهات رو بزنی.اگرچه معتقدم برای این احساساتت بسیار زوده و حالا حالاها وقت داری تا زندگی و احساس و عشق و....تجربه کنی
فاطمه 
ساعت2:56---15 اسفند 1395
چه شب ساکتی ست
انگار هیچ کس در دنیا نیست
یا شاید من در دنیای کسی نیستم...
فاطمه 
ساعت17:45---13 اسفند 1395
سلام
بدبختی پیچیده نیست
بد بختی یعنی - من -
یعنی کسی که داره خودش با دستای خودش آیندشو به آتیش میکشه
از عالم و آدم بیزارم
چرااااا دل حالیش نیست
چرا دل من از عقلم پیروی نمیکنه
یعنی چی که به کسی که میدونی احتمال رسیدن بهش صفر مطلقه دل میبندی
وقتی میدونی اصلن حواسش به تو نیست چرا بهش دل میبندی عوضی ...
بد بختی و تنهایی شاخ و دم ندارن
...
فقط کارت میشه دل بستن به هر بی سر و پایی
آخه چراا چراااااااااااااا من دارم با زندگیم این کارو میکنم
چرا ارادم اینقد ضعیفه
همه وجودم شده درد
بغض
بغض
بغض
دلم هم نمیخواد بمیرم
دوست دارم زندگی کنم
زندگی ...
ولی با اون ...
فاطمه 
ساعت16:10---8 اسفند 1395
ممنون امید.gif)
خانم دکتر کجایییییی ؟؟؟
دقیقا کجایی؟؟
پاسخ:توی شهر دور
امید 
ساعت13:38---8 اسفند 1395
فاطمه 
ساعت21:23---7 اسفند 1395
جوانی و امید 
ساعت17:42---6 اسفند 1395
توکل به خدا یادتون نره . تلاشتونو بکنید و مهربون باشید بیمار بیشتر از این از شما نمیخواد.
پاسخ:توکل به خدا
فاطمه 
ساعت16:38---2 اسفند 1395
گاهی نه گریه آرامت می کند
نه خنده
نه فریاد آرامت می کند
نه سکوت
آنجاست که رو به آسمان میکنی و میگویی
خدایا ...
تنها تو را دارم
فاطمه 
ساعت16:33---2 اسفند 1395
سلام
راستش نظر دادن راجب این موضوع خییییلی سخته
.gif)
تنها چیزی که متونم بگم اینه که خودتونو به خدا بسپرین .
با خدا (معامله) کنین
یعنی اینکه به آسمون قلبتون نگاه کنین ببینین چه تصمیمی بگیرین خدا خوشحال تر میشه و در ازاش از خدا بخوایین تو این شرایط سخت یه کاری کنه که شما هم راضی و خوشحال شین.gif)
پاسخ:کاش میشد فهمید خدا دقیقا چی تو ذهنشه
ربولی حسن کور 
ساعت18:11---29 بهمن 1395
سلام
باید خودتونو نجات بدین
بالاخره کس دیگه ای برای اونجا پیدا میشه
پاسخ:حق با شماست.
|
جمعه 29 بهمن 1395برچسب:, |
|
|
|