این بلا رو سر طرف مقابلتون نیارین که خورد خورد بهش کم محلی کنین تا خسته بشه....این کار اوج نامردیه...

با این کار اون آدم روزی 1000بار میمیره.ولی اگه ناگهان قطع کنین طرف رو خلاص میکنین....

و شمایی که میبینی طرفت داره کم محلی میکنه و دیگه برات وقت نداره ،برای خودت ارزش قایل باش و اجازه نده باهات همچین برخوردی بشه......خودت تمومش کن.....

                                       ارادتمند نگار

پیوست:یکی از خوانندگان عزیز تو خصوصی نظر گذاشته بودند که این ضربه ناگهانی ممکنه عواقب خطرناکی داشته باشه و بهتره اروم تر ارتباط تموم بشه

به نظر من حرفشون درسته.ولی حتی الامکان سعی کنین طرف مقابلتون رو سرندوانید و تا جایی که ممکنه تکلیف خودتون و خودش رو زودتر معلوم کنین

البته تک نفره که باشی تکلیفت معلومه.تنهایی دیگه.همینه که هست.

ولی اگه اسما 2نفره باشی تازه میشه اول عذاب.....

طرفت جمعه باهات نمیاد بیرون و تو 1000تا فکر جورواجور میزنه به سرت که الان کجاست و با کیه واز این حرفا.....

فک کنم جمعه ها رو اگه تک نفره باشی راحتتر زنده میمونی.

و2نفره هایی که جمعه ها باهمین:قدر بدونین.....

پیوست:دوستان گلم من امکان پاسخگویی به سوالات خصوصی رو ندارم

ایمیل هاتون هم باز نمیشه.در واقع پیام خصوصی 1مسیر 1طرفه است و فقط میتونم بخونم وعذرخواهی میکنم اگه راهی نیست و جواب نمیدم.

                                                    ارادتمند نگار

اگه میخواین از شر 1زن خلاص بشین بهش خیانت کنین و بهش نشون بدین که دارین بهش خیانت میکنین.

در عرض1لحظه اون زن ولتون میکنه.

زنها با همه چیز کنار میان......

با هر شرایطی....خون گریه میکنن ولی کنار میان....

ولی وای به وقتی که بهشون خیانت کنین....

اون وقت میتونین باخیال راحت مطمین باشین که اون زن کوله پارشو برمیداره و برای همیشه از زندگیتون میره.....

اون وقت میتونین 1نفس با خیال راحت بکشین....

                              ارادتمند نگار

برای من اتفاق افتاد.....

1سوال خیلی مهم داشتم....خیلی مهم.....

و جرات شنیدن جواب احتمالی رو نداشتم....

زجه میزدم....اشکام بند نمیومد.....نمیتونستم نفس بکشم......

ولی نپرسیدم....

تحمل جواب رو نداشتم.....

نداشتم.....

نداشتم......

                                    ارادتمند نگار

ماه رمضون باشه....

هوا ابری باشه....

صدای رعد وبرق بیاد.....

تو نباشی کنارم.....

دلم برات تنگ باشه......

یه بارکی بگو برم بمیرم و خودم و بقیه رو خلاص کنم.....

                          ارادتمند نگار

اولین روز ماه رمضانه....

اگه باهم بودیم افطار که میشد میومدی دنبالم....میرفتیم 1جای با صفا...برات چایی میریختم...برام چایی میریختی....

میرفتیم برام حلیم میخریدی....

بعد افطار میرفتیم تو پارک راه میرفتیم...

حرف میزدیم.....

مگه خوشبختی چیه؟؟؟

اهای ادمایی که این چیزا رو دارین.....خوشبختین....قدر بدونین....

همه این چیزا رو ندارن..... 

                                              ارادتمند نگار

وخدا نکند عاشق فردی اشتباه شود...

از لحظه ای که عاشق شد شروع میکنه به دروغ گفتن به خودش....

مدل به مدل رفتارهای طرف مقابلش رو توجیه میکند....

جواب تلفن رونداد......کار داشته.....

کارش تا حالا تموم شده......وقت نداشته زنگ بزنه....

سرقرار نیومد......ماشین خراب شده.....

با 1دختر دیگه خودم دیدم داشت دل و قلوه رد و بدل میکرد.......نه منظوری نداشته.باهم دوست معمولی هستند.....

و این زنجیره بی پایان بهانه تراشی و مبرا کردن معشوق ادامه داره....

واقعا خدانکنه دختری عاشق بشه.....

                                   ارادتمند نگار